یادمه یه روزی اون برام نوشته بود
خیال کردی نهنگ ها نمی دانند به ساحل رفتن یعنی مرگ ؟
خیال کردی به عاقبتش فکر نکردم که میگویم دوستت دارم ؟...
یادمه که اون لحطه هم مثل همین الان چشمام پر از اشک بود
عصبانی بودم دلگیر بودم و دستام میلرزید اما
منتظر یه حرکت واقعی بودم که جلوی تمام دنیا وایسم بخاطرش و بعدش ، بعد از این وایسادنه سنگامو باهاش وابکنم ... دلگیریامو رفع کنم عصبانیتمو با محبت عوض کنمو سفت دستامو حلقه بزنم به دستاش تا نلرزه ...
میفهمین این یعنی چی ؟ یعنی خود عشق
یعنی یه لحظه هم به نبودنش و نداشتنش فکر نمی کردم
من ، من اصلا آدمی نیستم که راحت دل بکنم
که فراموش کنم
اما الان ، الان که تموم شده ماجرا ... خیلی وقته
می فهمم که خدا دوسم داشته ... خیلی زیاد
اما دارم ار غصه ی اینکه حالا باید چی کار کنم ؟ یعنی من انقدر بد بودم که خدا برام اینجوری خواست و خیلی چیزای دیگه می ترکم
رهگذر ، میشه برام دعا کنی ؟ برای دلم ؟...
شاید موقت
خوشحالیای امروز :
١. امامزاده خوبم
٢. مانتو
٣.کتاب خیلی خوبی رو تموم کردم
٤. خوشحالی پدربزرگ
٥. راضی بودن مامان هستی
آیه :
انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ وَلَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا (اسرا٢١)
نگاه کن ، همونطور که در دنیا بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم در آخرت هم بعضی بر دیگران برتری دارند با درجاتی بسیار عمیق تر و دقیق تر ...
چهارشنبه سوریتون مبارک...
ما را در سایت چهارشنبه سوریتون مبارک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bmyrunnylife1 بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 2:12